نوشته شده به وسیله ی حمیدرضا در تاریخ
93/1/13:: 9:4 عصر
پرسش :
ملاک در موسیقی حلال و حرام چیست؟ ملاک در مطرب بودن چیست؟ این که میگویند با شنیدن موسیقی در انسان تغییر حالت ایجاد میشود، به چه معناست؟ اگر ملاک غفلت از یاد خداست منظور چیست؟ اگر معیار عرف است کدام عرف، عرف خواص یا عوام؟
|
|
پاسخ :
فقیهان بزرگوار معمولاً موسیقی را با قید لهوی، یا مطرب بودن (مناسب مجالس عیش و نوش) و گاه با هر دو قید حرام میدانند. طرب
از طرب، تعریفهای متفاوتی شده است. از مجموع آنها میتوان به این نتیجه رسید:
طرب، عبارت است از شادی یا اندوهی که باعث خفت و سبکی و برهم خوردن تعادل و توازن انسان گردد.[1]
از قید (مناسب مجالس عیش و نوش) که در ادامه مطرب بودن در حکم فقها آمده است فهمیده میشود که مطرب به این معناست که موسیقی، مخصوص مجالس عیش و نوش و رقص باشد و انسان را از تعادل خارج کرده، محرک باشد؛ یعنی حداقل انسان را به رقص و یا حرکات غیر ارادی وادارد.
بنابراین، مراد از مطرب بودن، محرک غریزه جنسی و شهوت نیست. هر چند برخی از موسیقیها چنین ویژگی را دارند که البته حرمتش شدیدتر است. البته ناگفته نماند قید مطرب بودن برای موسیقی شأنی است نه فردی، یعنی این موسیقی ویژگی مطرب بودن را داشته باشد، هر چند فردی به هر دلیلی به طرب نیاید. مثل این که شراب حرام است؛ هر چند برخی به هیچ وجه مست نشوند. لهو
لهو یعنی سرگرمی و اشتغال به کاری عبث و بیهوده، غفلت، دور شدن از ذکر خدا، دور شدن از معنویت، دور شدن از واقعیتهای زندگی، دور شدن از کار و تلاش و فرو غلطیدن در ابتذال و بیبند و باری.[2]
ترکیب «لهو» با «مطرب» بسیاری از پیچیدگیها را روشن میکند. عرف
مراد از عرف، عرف متدینین است و خواص و عوام ملاک نیست؛ بلکه اگر عموم مردم موسیقی را مطرب و لهوی دانستند، آن موسیقی حرام خواهد بود.
مقام معظم رهبری در دیداری با جوانان در پاسخ پرسشی درباره ملاک ومرز موسیقی حلال و حرام مطالبی میفرمایند که بسیاری از گرهها را میگشاید: «موسیقی اگر انسان را به بیکارگی، ابتذال، بیحالی و واخوردگی از واقعیتهای زندگی و امثال اینها بکشاند، این موسیقی حلال نیست. موسیقی چنان چه انسان را از معنویت، از خدا و ذکر غافل کند، این موسیقی حرام است.
اینهایی که من گفتم بعضی از آنها در موسیقی بیکلام و در سازها است. بعضی هم حتی در کلمات است؛ یعنی ممکن است، یک موسیقی سادهای بیضرر را اجرا کنند، لیکن شعری که در این موسیقی خوانده میشود، شعر گمراه کنندهای باشد، شعر تشویق کننده بیبند و باری، به ولنگاری، به شهوترانی، به غفلت و این طور چیزها باشد، آن وقت حرام میشود.»
از نکات پیشین معلوم میشود که مرز موسیقی حلال و حرام، ایرانی بودن، سنتی بودن، کلاسیک بودن، غربی بودن، یا شرقی بودن نیست. مرز آن چیزی است که ذکر شد. جمع بندی
در جمع بندی حکم موسیقی (بیکلام و با کلام) میتوان گفت:
الف. چنانچه محتوی آواز و آهنگ از لحاظ متن گفتاری، لهو، باطل و زور و دارای ضد ارزش و هزل باشد که خواننده یا شنونده را از منزلت انسانی ساقط کند، حرام است.
ب. آهنگ و ریتم آواز و موسیقی، به گونه آهنگهای لهوی که مناسب مجالس عیش و نوش، فسق و فجور باشد، باز هم حرام است؛ بنابراین، اگر قرآن و حدیث و اشعار بلند عرفانی هم با یک چنین آهنگهای مطرب مبتذل خوانده شود باز مصداق حرام خواهد بود.
معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:
1. موسیقی از دیدگاه فلسفی و روانی، علامه محمد تقی جعفری، انتشارات تهذیب.
2. تفسیر نمونه، آیت الله مکارم شیرازی، ج 17، ص 20. |
|
کلمات کلیدی :
پاسخ